چند سطر برای هشتم مارچ
اغلب وقتی چيزی دربارهی آنتیسميتيسم يا تبعيض جنسی میخوانم تعجب میكنم. نمیفهمم چه ايدهای وامیداردشان كه برای رفع تبعيض، خط فاصل را پررنگتر كنند. اگر بنا است يهوديان و زنان و سياهان و ديگر اقليتها حقوقی مثل ديگران داشته باشند، بايد مراقب باشيم كه رسما جدا از ديگران نبينيمشان.
منظورم از جدا نديدن اين نيست كه فرقشان را ناديده بگيريم و هنجاريشان كنيم. ما فرق چشمعسلیها را با بقيه میبينيم، و چشمهاشان را سياه يا سبز نمیكنيم. اما در عين حال آنها را ديگرانی نمیبينيم كه مسائلشان جدا است و نياز به حمايتی بيشتر دارند.
حتا اگر اين حاميان به اين فكر كنند كه دست حمايت بر فراز سر زنان و يهوديان و سياهان و ديگران گرفتن، يعنی گوشزد كردن و رسميت دادن به اين كه «اينها ضعيف و نيازمند حمايت اند.» ديگر ساده چوناين نمیكنند.
بيا و با همه يكسان رفتار كن. در دادگاه ميان سياه و سفيد فرق نگذار. بگذار اختلاف رنگ پوست يك موضوع طبيعی باشد نه يك موضوع حقوقی. اين يقينا بسيار اثرگذارتر از اين است كه وكيل مدافع سياهان در دادگاهها شوی و پوز همهی سفيدها را در دعاوی مياندورنگ بزنی.گاه كسانی برايم طوماری میفرستند كه امضا كنم شايد جان انسانی را نجات بدهيم، در بعضی از اين طومارها پيدا است كه انگيزه نه حق يا ناحق بودن حكم عمومی اعدام يا اعدام يك انسان خاص، كه زن بودن او است. اينگونه میخواهيم تبعيض جنسيتی را درمان كنيم؟
منظورم از جدا نديدن اين نيست كه فرقشان را ناديده بگيريم و هنجاريشان كنيم. ما فرق چشمعسلیها را با بقيه میبينيم، و چشمهاشان را سياه يا سبز نمیكنيم. اما در عين حال آنها را ديگرانی نمیبينيم كه مسائلشان جدا است و نياز به حمايتی بيشتر دارند.
حتا اگر اين حاميان به اين فكر كنند كه دست حمايت بر فراز سر زنان و يهوديان و سياهان و ديگران گرفتن، يعنی گوشزد كردن و رسميت دادن به اين كه «اينها ضعيف و نيازمند حمايت اند.» ديگر ساده چوناين نمیكنند.
بيا و با همه يكسان رفتار كن. در دادگاه ميان سياه و سفيد فرق نگذار. بگذار اختلاف رنگ پوست يك موضوع طبيعی باشد نه يك موضوع حقوقی. اين يقينا بسيار اثرگذارتر از اين است كه وكيل مدافع سياهان در دادگاهها شوی و پوز همهی سفيدها را در دعاوی مياندورنگ بزنی.گاه كسانی برايم طوماری میفرستند كه امضا كنم شايد جان انسانی را نجات بدهيم، در بعضی از اين طومارها پيدا است كه انگيزه نه حق يا ناحق بودن حكم عمومی اعدام يا اعدام يك انسان خاص، كه زن بودن او است. اينگونه میخواهيم تبعيض جنسيتی را درمان كنيم؟
O
پینوشت برای پرستو:
نشد. نكتهی حرف من هماينجا بود كه مرد بودن من و زن بودن تو مثل رنگ پوست و چشم است، نه مثل عضويت حزب. بيا باش طبيعی برخورد كنيم. باز تو میگويی اقليت و اكثريت.
مهم اقل و اكثر است يا رفتار نادرست؟ مثلا اگر اقليت میتوانستند زور بگويند و اكثريت را بچزانند ديگر همه چيز درست بود؟ و تازه با كدام آمار زنها اقليت اند و مردها اكثريت؟ يا نكند خيال كردهای من طرفدار حفظ وضع موجود ام كه به من میگويی اكثريت؟
آن روز را يادت هست توی ساختمان همشهری در گلشهر؟ پای آسانسور؟ دو نفر آدم كه فكر میكردند هم را میشناسند و يادشان نمیآمد طرفشان دقيقا كی است؟
من و تو همآن دو نفر آدم ايم. نه اقليت و نه اكثريت. و اگر فرصت كنيم بنا است دربارهی شيوههای نگارش زبان فارسی كار مشتركی كنيم. هر دو هم از بدی بدمان میآيد و از خوبی خوشمان. گمان كنم اين طور بهتر باشد.
پینوشت برای پرستو:
نشد. نكتهی حرف من هماينجا بود كه مرد بودن من و زن بودن تو مثل رنگ پوست و چشم است، نه مثل عضويت حزب. بيا باش طبيعی برخورد كنيم. باز تو میگويی اقليت و اكثريت.
مهم اقل و اكثر است يا رفتار نادرست؟ مثلا اگر اقليت میتوانستند زور بگويند و اكثريت را بچزانند ديگر همه چيز درست بود؟ و تازه با كدام آمار زنها اقليت اند و مردها اكثريت؟ يا نكند خيال كردهای من طرفدار حفظ وضع موجود ام كه به من میگويی اكثريت؟
آن روز را يادت هست توی ساختمان همشهری در گلشهر؟ پای آسانسور؟ دو نفر آدم كه فكر میكردند هم را میشناسند و يادشان نمیآمد طرفشان دقيقا كی است؟
من و تو همآن دو نفر آدم ايم. نه اقليت و نه اكثريت. و اگر فرصت كنيم بنا است دربارهی شيوههای نگارش زبان فارسی كار مشتركی كنيم. هر دو هم از بدی بدمان میآيد و از خوبی خوشمان. گمان كنم اين طور بهتر باشد.
<< Home