1/12/2006

چند پيغام نسبتا خصوصی

رهی، پارسا، بقيه‌ی رفقای ديده و ناديده كه از حجم نوشته‌های اين روزهايم شاكی شده‌ايد و خوش‌رو يا تند اين را گفته‌ايد؛ گمان كنم از شنبه كه درها باز شود و كارها شروع، اين‌جا باز به خواب زمستانی برود. نگران اين سرعت انفجاری نباشيد.
دوست ناشناس كه خواسته بودی نظر بلندت را خصوصی بخوانم. خواندم. جوابش را به كه بگويم؟ يك ای‌ميل برای من بفرست. نشانيم هم‌اين كنار است.
تويی كه دوست داری ضعيفه ببينمت و بگويمت. اگر منظورت زنانه مردانه بودنت است، برای من فرق نمی‌كند. از چشم من آدم آدم است. اگر قصه‌ی ضعف است، من از همه ضعيف‌تر. بگو. حرف زدن باعث آشنايی و كم كردن فاصله‌ها می‌شود. اگر خطا نكنم، پيش از اين هم يك يا دو بار حرف‌هايی زديم و نزديك‌تر از اين شديم و تو ناگهان سكوت كردی. نمی‌گويم اختلاف نيست. هست. شايد اين همه كه تو فكر می‌كنی نباشد. اگر خواستی ای‌ميل بفرست.