5/25/2006

دوم خرداد

بزرگ خواهيم شد.
بزرگ خواهيم شد و خواهيم آموخت،
كه هميشه فرياد زدن راهش نيست.
خواهيم آموخت،
آن‌ها كه يك عمر پايمان را لگد كرده‌اند،
كيفی می‌كنند از فرياد زدنمان كه نگو،
و برای بعدش برنامه هم دارند.
بزرگ می‌شويم و ياد می‌گيريم،
كه حتا اگر احساس توهين كرديم،
كاری نكنيم كه دادستان تهران،
قاضی سابق دادگاه مطبوعات،
آقای سعيد مرتضوی،
مجبور شود،
مانا نيستانی،
كاريكاتوريست روزنامه‌نگار،
خالق ماجراهای آقای كا،
و غيره و غيره و غيره را،
در روز دوم خرداد بازداشت كند.
بزرگ خواهيم شد و خواهيم آموخت،
كه هشت سال لب‌خند زدن،
اگر اسمش را بی‌عرضگی هم گذاشتيم،
حاصلش آشوب نبود.
ياد می‌گيريم كه شايد با لب‌خند،
بشود جلوی آشوب را گرفت.
شايد اگر لب‌خند بزنيم،
كسی را در تاسوكی سر نبرند.
ياد می‌گيريم كه چشممان را باز كنيم.
ببينيم پنجه‌هاشان را تيز و آماده،
نگه داشته‌اند تا ايران را بدرند.
ياد بگيريم هر چند درد داريم،
فريادی نزنيم كه دردها را هزار برابر كند.
بزرگ خواهيم شد.