زنده باد شكرخواه نازنين كه استاد همهی ما است
هر آدمی به اندازهی خودش میارزد. نه بيش و نه كم. اگر هماين به قول نازلی يدالله (حسين درخشان) نبود، شايد من و شما الان وبلاگ نداشتيم و نديده بوديم. اما اگر يونس شكرخواه هم نبود فكر نمیكنم روزنامهنگاری كشور ما در حد يك دهم اين بود كه الان هست. شكرخواه شبانهروز بكوب كار میكند و شاگرد تربيت میكند و سطح كار حرفهای روزنامهنگاری را در ايران بسيار بالا برده است. يك نگاه به وبلاگش بيندازيد تا ببينيد من هنوز يك درصد كارش را هم نتوانستهام بگويم. اخلاق استاديش هم كه به جای خود. فكر نكنم شده باشد كسی، شناس يا ناشناس، برايش نامه بنويسد و چيزی بپرسد و حتا يك روز معطل پاسخ كامل و دقيق جوابش بماند. حالا يدالله گير داده كه چرا شكرخواه با فلانی نشسته و با فلانی هم.
آقا! دلش خواسته. مملكتی دارد از حاصل كارش بهرهمند میشود. گيرم اصلا نشستن با فلان و بهمان جرم. ماده مخففه ندارد اين جرم؟ گاهی تنگنظری بددردی است.
<< Home