اين داستان عكس با شارون هم دارد خندهدارتر از آن میشود كه بود. به همان عكس دقت كنيد تا ببينيد اولا كسی كه توی عكس جليقه پوشيده فقط شبيه شارون است اما چهرهاش كاملا با شارون فرق میكند. و از آن مهمتر سن و سال و قيافهاش. آن آقا هم كه بايد نقش من را بازی كند شمارهی عينكش چند نمره بيشتر از من است و چيزی هم از چهرهاش پيدا نيست. میتواند شكل شما يا هر كس ديگر باشد. من اين عكس را از سايت يك نفر يهودی روس كه چند سال در اسرائيل درس میخوانده برداشتهام و تاريخ و جای عكس هم نشان میدهد كه ربطی به من ندارد.
روز خداحافظی چند نفر از دوستان از وبلاگنويسی بود. روز تلخی بود. گفتم با گذاشتن اين عكس مزهای بريزم و تلخی را كم كنم.
به هر حال برای اطمينان خاطر دوستان كه كامنت گذاشتند و متاسف ام كه مجبور شدم آن را كه پر از فحش بود حذف كنم میگويم من هيچ وقت به فلسطين يا اسرائيل نرفتهام. دربارهی عبری هم بايد بگويم متاسفانه عبری بلد نيستم، اما تشخيص دادن حروف و نيز خواندن يك تيتر دو كلمهای با ياری لغتنامههايی كه روی اينترنت فراوان اند كار سختی نيست. حتا برای من كه دوست دارم در حوزهی خاورميانه روزنامهنگاری كنم، شايد لازم باشد.
همآن دوستی كه در كامنتش از اين چيزها پرسيده بود، در مورد دشمنی اسرائيل با ايران هم پرسيده بود. اول، اين ديدگاه شخصی من است. ممكن است كسانی كه در روابط ايران و اسرائيل متخصص هم هستند ديدگاه من را تاييد نكنند.
دوم اين كه به اين نكتهها توجه كنيد:
ايران كشوری است با هفتاد ميليون جمعيت (در سال 1357 با 37 ميليون جمعيت) با اكثريت مسلمان، 1648159 كيلومتر مربع وسعت، تنوع قومی و جغرافيايی، اثر عمده در بازار نفت، دسترسی به دو مسير آبی بسته و باز در دو سوی كشور و موقعيت ژئوپليتيك در خليج فارس و تنگهی هرمز كه در ميان همسايگانش نيز موقعيتی بینظير دارد.
در برابر اسرائيل در ميان كشورهای عربی محصور است. در ميان مرزهايش (چه مرزهايی كه سازمان ملل پذيرفته است و چه مرزهايی كه در عمل دارد) فلسطينیهای زيادی زندگی میكنند كه دشمنيشان با اسرائيل آشكار است. سيصد كلاهك اتمی دارد و هيچ رابطهی گسترده يا قابل اعتنايی با هيچ كشور مسلماننشينی ندارد.
از نظر اسرائيل ايران حتا اگر متحد بالفعل اسرائيل نيز باشد (كه در زمان پهلوی نيز چوناين نبود و ايران تنها با اسرائيل روابط حسته داشت. از روابط حسنه تا اتحاد راه بلندی است) يقينا دشمن بالقوهای برای اسرائيل نيز خواهد بود. برای اسرائيلی كه موجوديتش و استمرار حضورش يكسره بر جنگ و خشونت بنا شده است.
نگاهی به حساسيتهای گزارشهای ساواك به حضور ماموران اسرائيلی در ايران نشان میدهد كه حتا ماموران ساواك نيز به اين استادان خود مظنون بودهاند. میتوان حدس زد اين ظن تنها ظنی خالهزنكی نبوده و معنايی بيشتر داشته است. سفر پنهانی آريل شارون در همان سالها به تهران از نگاه من تا حدی ارزيابی حريف بوده است و نه مثلا يك چاق سلامتی ساده با چهار نفر بازاری يهودی در تهران.
در عين حال تاكيد میكنم اين نظر من است. دليلی ندارد ديگران نظر من را بپذيرند يا بر سر آن با من بحث كنند. بحث را بيش از اين ادامه نخواهم داد چون اين روزها دلمشغولی من اين حرف ها نيست. من دوست دارم بدانم اسرائيل چه خواهد شد. از دوستانی كه نظر دادند (چه مودب و چه بیادب) ممنون ام. آن كه فحش نوشته بود اگر لطف كند و تميزتر بنويسد نظرش را حذف نخواهم كرد.
روز خداحافظی چند نفر از دوستان از وبلاگنويسی بود. روز تلخی بود. گفتم با گذاشتن اين عكس مزهای بريزم و تلخی را كم كنم.
به هر حال برای اطمينان خاطر دوستان كه كامنت گذاشتند و متاسف ام كه مجبور شدم آن را كه پر از فحش بود حذف كنم میگويم من هيچ وقت به فلسطين يا اسرائيل نرفتهام. دربارهی عبری هم بايد بگويم متاسفانه عبری بلد نيستم، اما تشخيص دادن حروف و نيز خواندن يك تيتر دو كلمهای با ياری لغتنامههايی كه روی اينترنت فراوان اند كار سختی نيست. حتا برای من كه دوست دارم در حوزهی خاورميانه روزنامهنگاری كنم، شايد لازم باشد.
همآن دوستی كه در كامنتش از اين چيزها پرسيده بود، در مورد دشمنی اسرائيل با ايران هم پرسيده بود. اول، اين ديدگاه شخصی من است. ممكن است كسانی كه در روابط ايران و اسرائيل متخصص هم هستند ديدگاه من را تاييد نكنند.
دوم اين كه به اين نكتهها توجه كنيد:
ايران كشوری است با هفتاد ميليون جمعيت (در سال 1357 با 37 ميليون جمعيت) با اكثريت مسلمان، 1648159 كيلومتر مربع وسعت، تنوع قومی و جغرافيايی، اثر عمده در بازار نفت، دسترسی به دو مسير آبی بسته و باز در دو سوی كشور و موقعيت ژئوپليتيك در خليج فارس و تنگهی هرمز كه در ميان همسايگانش نيز موقعيتی بینظير دارد.
در برابر اسرائيل در ميان كشورهای عربی محصور است. در ميان مرزهايش (چه مرزهايی كه سازمان ملل پذيرفته است و چه مرزهايی كه در عمل دارد) فلسطينیهای زيادی زندگی میكنند كه دشمنيشان با اسرائيل آشكار است. سيصد كلاهك اتمی دارد و هيچ رابطهی گسترده يا قابل اعتنايی با هيچ كشور مسلماننشينی ندارد.
از نظر اسرائيل ايران حتا اگر متحد بالفعل اسرائيل نيز باشد (كه در زمان پهلوی نيز چوناين نبود و ايران تنها با اسرائيل روابط حسته داشت. از روابط حسنه تا اتحاد راه بلندی است) يقينا دشمن بالقوهای برای اسرائيل نيز خواهد بود. برای اسرائيلی كه موجوديتش و استمرار حضورش يكسره بر جنگ و خشونت بنا شده است.
نگاهی به حساسيتهای گزارشهای ساواك به حضور ماموران اسرائيلی در ايران نشان میدهد كه حتا ماموران ساواك نيز به اين استادان خود مظنون بودهاند. میتوان حدس زد اين ظن تنها ظنی خالهزنكی نبوده و معنايی بيشتر داشته است. سفر پنهانی آريل شارون در همان سالها به تهران از نگاه من تا حدی ارزيابی حريف بوده است و نه مثلا يك چاق سلامتی ساده با چهار نفر بازاری يهودی در تهران.
در عين حال تاكيد میكنم اين نظر من است. دليلی ندارد ديگران نظر من را بپذيرند يا بر سر آن با من بحث كنند. بحث را بيش از اين ادامه نخواهم داد چون اين روزها دلمشغولی من اين حرف ها نيست. من دوست دارم بدانم اسرائيل چه خواهد شد. از دوستانی كه نظر دادند (چه مودب و چه بیادب) ممنون ام. آن كه فحش نوشته بود اگر لطف كند و تميزتر بنويسد نظرش را حذف نخواهم كرد.
<< Home