حالا چرا قاليباف (01)
از اين به بعد سعی میكنم بگويم چرا احتمالا به قاليباف رأی میدهم. قبل از همه چند نكتهی كوچك.
الف. از نظر من هيچ كدام از اين هشت نفر نيست كه هم توان و هم تجربه و هم پاكی لازم را برای ادارهی كشور داشته باشد. رأی دادن من در اين دوره همآن جنگيدن با شمشير كوچك است كه پيشتر گفتم. و نه انتخاب يك نفر شايسته از ميان چند نفر.
ب. فكر میكنم سه گزينهی هاشمی و قاليباف و معين سه گزينهای اند كه امكان پيروزی دارند. چون نمیخواهم كار را به تصادف واگذار كنم، به كسی خارج از اين سه نفر رأی نخواهم داد.
ج. هر كس كه كمی به سه دورهی هشتسالهی حضور هاشمی در مجلس، رياست جمهوری و مجمع تشخيص مصلحت نگاه كند، میتواند راحت آنچه هاشمی كرد را با آنچه میگويد مقايسه كند. من از اين مقايسه به نتيجهی خوبی نرسيدم. ممكن است ديگران به نتيجهی خوبی برسند. من با رجوع به اين سه دوره و نيز شيوهی تبليغاتی او حدس میزنم (فقط حدس) كه با آمدن هاشمی ممكن است دست كم اينها بيش از پيش به خطر بيفتند:
يك. اقتصاد و توسعهی اقتصادی (هر چند كه تأمينشان بزرگترين مدعای او است.)
دو. رفاه عمومی در برابر رفاه اقشار خاص
سه. امنيت فردی و حريم خصوصی افراد
چهار. امنيت اجتماعی
پنج. امنيت و توان توليد فرهنگی
شش. آزادی بيان
هفت. تماميت ارضی كشور
بنا بر اين، به هيچ روی به هاشمی رأی نخواهم داد. به همه هم توصيه میكنم رأی بدهند و به هر كس جز او رأی بدهند. مخصوصا بعد از قاليباف از رأی دادن به معين حمايت میكنم. يعنی اگر كسی نظر من را بپرسد و بدانم كه به قاليباف رأی نخواهد داد، با شادمانی از او میخواهم به معين رأی بدهد؛ هر چند ای بسا خودم به معين رأی ندهم.فكر میكنم تا اينجا برای آغاز بحث كافی است.
الف. از نظر من هيچ كدام از اين هشت نفر نيست كه هم توان و هم تجربه و هم پاكی لازم را برای ادارهی كشور داشته باشد. رأی دادن من در اين دوره همآن جنگيدن با شمشير كوچك است كه پيشتر گفتم. و نه انتخاب يك نفر شايسته از ميان چند نفر.
ب. فكر میكنم سه گزينهی هاشمی و قاليباف و معين سه گزينهای اند كه امكان پيروزی دارند. چون نمیخواهم كار را به تصادف واگذار كنم، به كسی خارج از اين سه نفر رأی نخواهم داد.
ج. هر كس كه كمی به سه دورهی هشتسالهی حضور هاشمی در مجلس، رياست جمهوری و مجمع تشخيص مصلحت نگاه كند، میتواند راحت آنچه هاشمی كرد را با آنچه میگويد مقايسه كند. من از اين مقايسه به نتيجهی خوبی نرسيدم. ممكن است ديگران به نتيجهی خوبی برسند. من با رجوع به اين سه دوره و نيز شيوهی تبليغاتی او حدس میزنم (فقط حدس) كه با آمدن هاشمی ممكن است دست كم اينها بيش از پيش به خطر بيفتند:
يك. اقتصاد و توسعهی اقتصادی (هر چند كه تأمينشان بزرگترين مدعای او است.)
دو. رفاه عمومی در برابر رفاه اقشار خاص
سه. امنيت فردی و حريم خصوصی افراد
چهار. امنيت اجتماعی
پنج. امنيت و توان توليد فرهنگی
شش. آزادی بيان
هفت. تماميت ارضی كشور
بنا بر اين، به هيچ روی به هاشمی رأی نخواهم داد. به همه هم توصيه میكنم رأی بدهند و به هر كس جز او رأی بدهند. مخصوصا بعد از قاليباف از رأی دادن به معين حمايت میكنم. يعنی اگر كسی نظر من را بپرسد و بدانم كه به قاليباف رأی نخواهد داد، با شادمانی از او میخواهم به معين رأی بدهد؛ هر چند ای بسا خودم به معين رأی ندهم.فكر میكنم تا اينجا برای آغاز بحث كافی است.
<< Home